5نکته کلیدی در حوزه اینفلوئنسر مارکتینگ در سال 2020

1. افزایش تاکید روی اینفلوئنسر مارکتینگ

امروزه برندهای بسیار زیادی نسبت به گذشته در حال استفاده از الگوی اینفلوئنسر مارکتینگ هستند. بدون تردید این ترند در سال 2019 نیز به قوت سال قبل ادامه خواهد داشت. حقیقت این است که شیوه های سنتی تبلیغات در تلویزیون و بازاریابی کلاسیک دیگر اثربخشی مورد انتظار برندها را ندارد. به همین دلیل برندها تمایل بیشتری به سرمایه گذاری روی محیط های مورد علاقه مخاطب های شان را دارند. در این میان هیچ محیطی به اندازه شبکه های اجتماعی برای مخاطب های مدرن جذاب نیست.

نکته ای که برندها را بسیار بیشتر از هر زمانی به اینفلوئنسر مارکتینگ امیدوار می کند، اثربخشی بالای آن است. براساس مطالعه ای از سوی Influencer Marketing Hub در سال 2017 برندهای مختلف به طور میانگین در ازای هر یک دلار سرمایه گذاری در بخش اینفلوئنسر مارکتینگ مبلغ 7.65 دلار دریافتی به دست می آورند. به این ترتیب رشد خیره کننده این الگوی بازاریابی در دو سال اخیر به هیچ روی غافلگیر کننده نیست.

مزیت اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ اعتماد بیشتر کاربران شبکه های اجتماعی به افراد به جای برندهاست. در هر صورت اگر ما به آنها اعتماد نداشته باشیم، اکانت شان را فالو نمی کنیم.

2.معمای فالوورهای تقلبی

به طور طبیعی وقتی یک عرصه با رشد بالایی مواجه می شود، تلاش سودجویان برای بهره برداری نادرست از آن افزایش می یابد. در مورد حوزه اینفلوئنسر مارکتینگ مهم ترین مشکل فالوورهای تقلبی است. به این ترتیب افراد با استفاده از فالوورهای تقلبی در تلاش برای جلب نظر برندها هستند. اگر برند شما به دام چنین افراد سودجویی بیفتد، فقط بودجه تان به هدر می رود. تردیدی نیست که از فالوورهای تقلبی نباید انتظار خرید یا توجه بیشتر به برندمان را داشت.

یک راهکار جالب برای فهم واقعی بودن فالوورهای اکانت ها نگاهی اجمالی به لیست فالوورهای شان است. بر این اساس وقتی اغلب فالوورهای یک اکانت فاقد عکس و با نام های عجیب هستند، آن اکانت غیر واقعی و سودجو تلقی می شود.

3. پادشاهی ادامه دار اینستاگرام و نیم نگاهی به سایر پلتفرم ها

در سال جدید اینستاگرام همچنان به پیشتازی خود ادامه خواهد داد. دلیل اصلی این یکه تازی نیز رابط کاربری ساده و همچنین پشتیبانی مطلوب از محتوای ویدئویی است. با این حال محبوبیت اینستاگرام نباید ما را از اهمیت سایر پلتفرم ها غافل کند. یوتیوب و آپارات به عنوان یک پلتفرم اختصاصی برای ویدئو در سال های اخیر کاربران زیادی را به خود جلب کرده اند. نکته مهم برای برندها حضور شمار بالایی از اینفلوئنسرها در این پلتفرم ها است. بنابراین باید نیم نگاهی هم به آنها داشته باشیم.

با فاصله ای زیاد، فیس بوک، پینترست و اسنپ چت نیز در حال رشد هستند. در زمینه اینفلوئنسر مارکتینگ شمار اینفلوئنسرها در این پلتفرم ها بسیار کمتر است. با این حال دامنه کاربران شان، به ویژه برای فیس بوک، بسیار بالاست. جایگاه آخر در این بخش مربوط به وبلاگ هاست. اگرچه هنوز وبلاگ های زیادی در سراسر جهان فعالیت دارند، اما از نظر میزان جذب مخاطب رتبه آنها پس از شبکه های اجتماعی قابل توجه خواهد بود.

4. ضرورت توسعه زمین بازی

به خاطر اینکه اغلب اینفلوئنسرها دامنه مخاطب اندکی دارند، برندها باید به سراغ شیوه های بهینه ای به منظور ادغام مخاطب خود و اینفلوئنسرهای مد نظرشان بروند. یکی از ساده ترین روش ها برای این کار افزودن اینفلوئنسرها به تیم بازاریابی مان است. به این ترتیب آنها رسما نیروی بازاریابی شما خواهند بود. در چنین مواقعی ایجاد هماهنگی میان ما و آنها بسیار ساده تر می شود.

هرچه یک برند از اینفلوئنسرهای بیشتری استفاده کند، کمپینش بیشتر پیچیده خواهد شد. به همین دلیل کلید اصلی ماجرا در استفاده از چند اینفلوئنسر به عنوان اعضای تیم بازاریابی برندمان است. به این ترتیب سطح پیچیدگی کمپین ما با هماهنگی نزدیک این افراد کاهش خواهد یافت.

5.صداقت و اعتبار اینفلوئنسرها به مثابه اصل بنیادی

کاربران در شبکه های اجتماعی واکنش بسیار بدی نسبت به اخبار و محتوای تقلبی نشان می دهند. تا همین چند سال پیش بسیاری از سایت ها و برندهای کوچک برای جلب نظر کاربران اقدام به انتشار محتوای جعلی و دروغین می کردند. این کار اگرچه در کوتاه مدت مخاطب بیشتری را به سوی شان می آورد، اما پس از اندکی آنها را کاملا از عرصه کسب و کار محو می کرد. الگوی اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان یک شاخه معتبر در زمینه بازاریابی فقط در صورت صداقت اینفلوئنسرها و اعتبار محتوای شان اثربخشی مطلوب را خواهد داشت.

به منظور افزایش اعتبار کمپین بسیاری از برندها به دنبال اینفلوئنسرهایی هستند که به طور معمولی در حال استفاده از محصولات شان باشند. به این ترتیب فرآیند بازاریابی آنها بسیار طبیعی تر خواهد بود. وقتی همکاری یک برند با اینفلوئنسر شروع می شود، فرد مورد نظر به جای شروع به استفاده از محصولات آن برند فقط به بیان توضیحاتی در مورد کیفیت و ویژگی های آن می پردازد. دلیل اصلی آن نیز استفاده از محصول مورد نظر در مدت زمان طولانی است. بی شک چنین امری تاثیر بسیار بالایی روی پذیرش پیام بازاریابی ما از سوی مخاطب دارد.