با توجه به تجربیاتی که نویسنده مجله در مورد Content Marketingکسب کرده، به این نتیجه رسیده است که، برندهای بزرگ با ایجادمحتوای خاص خود، به نتایج شگفت انگیزی دست پیدا می کردند، به این دلیل که به جای پرداخت مبلغی برای تبلیغات در محتوای دیگر افراد، به تولید محتوای خود می پرداختند.
(تعریف رسمی از بازاریابی محتوا)
بازاریابی محتوا تعاریف مختلفی را در خود جای داده است؛ که یکی از آنها عبارت است از:
نوعی از فرآیند بازاریابی و کسب و کار است که جهت ایجاد و اشاعه ی محتوای ارزشمند و جذاب، با هدف جذب، کسب و مشارکت که به طور کامل برای مشتری هدف تشریح می شود و درک آن صورت می گیرد، که مقصود نهایی بازاریابی محتوای کسب و کار، دستیابی به سود هم برای خود و هم برای مشتری است.
زمانی که یک کسب و کار از استراتژی بازاریابی محتوا استفاده می کند، می تواند از همه کانال های خبری مانند چاپ، آنلاین،حضوری، موبایل، فعالیت های دسته جمعی و… بهره ببرد.
تعریف بازاریابی محتوا که رسمیت کمتری دارد
می توان از بازاریابی محتوا به میان آورد این است که بازاریابی محتوا، مانند رسانه ای است که معتقد است اجاره آن در تناقض با خصوصیات اصلی آن است؛ زیرا که این یک روند بازاریابی
برای جذب و حفظ مشتریان با هدف ایجاد و اصلاح مداوم محتوا به منظور تغییر یا تقویت رفتار مصرف کننده می باشد.
مدیریت بازاریابی محتوا
در بازاریابی محتوا این اعتقاد وجود دارد که فقط انسان ها می توانند به یکدیگر کمک کنند و مطالب ارزشمند را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و از این طریق جامعه را از لحاظ اطلاعات به روز و درست غنی کنند؛ و در صورتی که محتواها قابل اشتراک گذاری و جذاب باشند و از همه مهم تر به حل مشکلات مشتریان کمک کنند، کم کم کنجکاوی مشتریان را برمی انگیزانند و آنان را به پیروی از این کسب و کار و محتواهای آن سوق می دهند.
بازاریابی محتوا به بازاریابی با فروش کمتر نیز معروف است، به این صورت که بدون این که فروشی داشته باشد، با مشتریان و چشم اندازهای کسب و کار ارتباط برقرار می کند. در حقیقت کسب و کارها به جای این که مشتریان محصولات یا خدمات خود را فریب دهند، اطلاعاتی را ارائه می دهند که خریداران را هوشیارتر می کند یا شاید آنها را برای ایجاد یک ارتباط عاطفی سرگرم می کند که به نوعی می تواند وفاداری مشتریان را به ارمغان آورد؛ در واقع کسب و کارها در بازاریابی محتوا یا باید به دنبال آگاهی رسانی باشند و یا سرگمی مخاطبان هدف را عهده دار شوند.
نویسنده اذعان می کند که همچنان افرادی هستند که بازاریابی محتوا را با بازاریابی در رسانه های اجتماعی برابر می دانند. اما باید دانست که با اینکه بازاریابی محتوا به شدت درگیر با
بازاریابی رسانه ای است و همپوشانی هایی وجود دارد، تفاوت های عظیمی هم میان این دو، به خصوص در فرآیندها و اهدافشان دیده می شود. در واقع در رسانه های اجتماعی، بازاریابان از محتوا برای رسیدن به پیام های خود استفاده می کنند ولی شبکه های اجتماعی برای آنها در اولویت قرار دارند. باید دانست که شبکه های اجتماعی برای موفقیت بازاریابی محتوا حیاتی هستند، اما در این مورد، فیس بوک، توییتر و گوگل پلاس به عنوان یک اشاعه دهنده لینک وب سایت برند، مورد استفاده قرار می گیرند، نه به عنوان ایجادکننده محتوا.
در بازاریابی محتوا، کسب و کارها به دلیل داشتن وب سایت مختص به خود این امکان را دارند تا متون طولانی تری را ارائه دهند و از طرفی، از دیگر روش ها مانند فیلم، اینفوگرافیک، کتاب های الکترونیکی، وبلاگ و… به معرفی برند خود بپردازند؛ در حقیقت محدودیت هایی که ممکن است در رسانه های اجتماعی وجود داشته باشد با داشتن وب سایت خود، تا حدودی تقلیل می یابد. در واقع باید بیان نمود که اینترنت توانایی و شرایط خاصی را برای هر برندی ایجاد کرده تا مستقیما با مشتریان خود ارتباط برقرار کند، بدون اینکه نیاز به واسطه ای همچون صنعت رسانه وجود داشته باشد؛ اما نباید انکار نمود که بازاریابی رسانه های اجتماعی و بازاریابی محتوا دو گزینه ای هستند که هدفشان تکامل بازاریابی به صورت مداوم است. با اینکه داشتن وب سایت مختص به خود دشوار است اما پاداش ها و نتایج قدرتمندتری را به همراه دارد و برندها می توانند از طریق بازاریابی محتوا، با مشتریان خود ارتباط عمیق تری داشته باشند و با هدایت مصرف کنندگان به وب سایت خود، به یک برند تجاری موفقی تبدیل شوند تا بتوانند محبوبیت و مشروعیت خود را افزایش دهند.
در نتیجه بازاریابی محتوا باید به گونه ای باشد که مخاطب مورد هدف در هر زمان و مکانی بتواند به آن دسترسی داشته باشد؛ به طوریکه بازاریابی با محتوای خوب باعث شود تا فرد متوقف شود، بخواند، فکر کند، رفتار متفاوتی از خود نشان دهد و یا نظری را بیان کند؛ بنابراین مخاطب مدنظر آگاه می گردد که این محتوا با زباله های اطلاعاتی که به طور روزانه و لحظه ای با آن مواجه می شود، متفاوت است. در نهایت کسب و کارها باید پیام هایی را توسعه دهند و اجرایی کنند که مورد نیاز مشتریان و مخاطبان آنان است، باید دانست که بازاریابی محتوا یک فعالیت بی وقفه است که به طور روزانه باید با آن درگیر شد به گونه ای که زمان حال و آینده یک کسب و کار را در برگیرد.
